8 خرداد

متن مرتبط با «الفبای» در سایت 8 خرداد نوشته شده است

یک مشت الفبای مُچاله

  • 1 - جِر دادنِ سُکوتتا صبح بنویسبه جهنم که پاره پاره استکلامت - یا که شاید هم قلبت.پر از حرفه کله ات که خوابت نمی بره.نه فقط از جوزفی که رفته وتوی ای میلش می گه miss you, terriblyنه فقط از ژان کلادی که به تازگی توی زندگیت اومدهو میگه move or rotبنویس از خشم. از اندوه. از درد. از شوق. از اتفاق. از رنگ. از شلوغی احساس عمیقت، که دیگه باید خجالت نکشی بابت چیزی که هستی یا چیزی که هست یا هر چیزی که بوده و افتاده توی کالبُد جوجه ای تو و تبدیل شده به یه وجود هیولایی. هر چی که هست، هست. شرم مال تو نیست. شرم مال هرکسی هست که شعورش از کاهه. یا شاید هم از کاهو.وگرنه هیچ چیز بی دلیل نیست. حتی حشو بودن تو.پس بنویس.تا صبح.تا طلوع مرگبار خورشیدکه بهت یک روز دیگه رو تحمیل می کنهبرای بودنو زیستنو لذتی که خیلی ها می تونن ازش ببرنو دردی که برای توست اما نمی تونن ببیننو بنویساز جغد یشمی درونتکه چشم هاش، یک شب در میون دُرشت تر می شهو خواب ازش دور تر و دور ترو به خواب رفتن براش مثل یک جنگ نامنصفانه ی بی پایان، کشدار تر و طاقت فرسا تربنویسو پر کنچون تو هیچ وقت آدم کم حرفی نبودیچون تو وقتی به دنیا اومدی، یک مُشت الفبای مچاله شده بودی که بعد کم کم تبدیل شدی به آدم.به همین اندازه بی معنابه همین اندازه سطحیبه همین اندازه شبیه به سیاهچالهبه همین اندازهمسخره ۲ - هذیونسیرم اما دلم هُلو می خواد. دلم تُخمه می خواد. سیر و پیاز نه. یعنی پُرم. به خودم که میل نداشت دارم بر میگردم.کاش اما سیب زمینی بودم. low key و سیر کننده و بی تفاوت و خوشحال. ولی توت فرنگی ام. و در این شکی نیست. چون عمر طراوتم کوتاهه. -مُردنی- همیشه شیرین نیستم. ظاهرم دلرباست اما گاهی ترش و دوست نداشتنی و بی مزه ام. چون organic نیستم. تقلبی ام., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها