8 خرداد

متن مرتبط با «باید» در سایت 8 خرداد نوشته شده است

خوشحالی رو باید چه طوری نوشت؟

  • دوست ِ آدم قلم باشه بهتره.تکون نمی خوره. فقط تموم می شه. بعد جاش قلم بعدی سبز می شه. ماهیت وجودیش پایداره. هست تا هستی. پُر صَلابت و استوار. با بالا پایین شدن های تو، بالا پایین نمی شه. ازت انتظار نداره. ازش انتظار نداری. رفیق ساکت و صمیمی. رفیق بی روح. کسی که اما روح تو رو آیینه می شه. یه آیینه ی مشکی یا آبی به طرح خط خطی های فارسی. و برای نَفیِ تنهایی هات، گویی که همین کافیه. حتی بس. فوق العاده اندازه. اصلاً درستش همینه. که بشه حشو بگی، بی اینکه کسی جلوت رو بگیره.اینقدر بلد نیستم یک احساس خوب رو توصیف کنم، اینقدر کم پیش میاد همچین حالی، که به جای رسیدن به اصل مطلب دارم شعر می گم. بیراه می گم... چون جرات نمی کنم خودِ اون اتفاق قشنگی که یک عمر منتظرش بودم رو شرح بدم...که من، فوق الیسانس میوزیکولوژی، توی یکی از بهترین دانشگاه های جهان پذیرفته شدم... توی مک گیل...با فاند! - :)ولی خب کسی نبود که براش بتونم با تفصیل از احساسم بگم. یا اگه کسی باشه اونقدر براش مهم نیست که من یک لحظه متوقفش کنم بگم برات خبر دارم... خب که چی ...یا بهتر بگم، شاید برای کسی مهم باشه اما، اینقدر این روزها زندگی اطرافیانم پیچیدست که روم نمی شه جلوشون شادی کنم، دلم نمی آد. انگار می دونم در جهانِ اطرافیانم دلیلی نداره که با اهمیت باشه این قضیه... وقتی پایِ چیزهای حیاتی تر دیگه ای وسطه.خندم می گیره که هم غم هام رو باید پنهان کنم که به کسی آسیب نزنم، و هم حتی شادی هام... - اما - چه فرقی می کنه. مهم اینه که من الان خوشحالم. با یه جنس نامرئی و عجیبی. حتی اگر تنهاتنهای تنها- - -شاید هم به نوعی باید گفت کسی نیست که به اندازه ی خودم بفهمه معنی این جمله «برای من» چیه. لا اقل نه به اون عُمقی که لازمه... که قضیه فقط , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها