رایحه ها

ساخت وبلاگ
 

حرف هایش، نوشته های فریبنده و نقاشی های منحصرش، حرکات دست های ضخیمش، انعکاس کف ِ چشمان درشت و تاریک و آبدارش، ذوق های به تصویر کشیدنی اش، حتی شوخی های مسخره و عجیبش؛ همه بوی حسرت می داد. اصلاً خودش سرتاپا یک حسرت ِ خنک متحرک بود. یک اتفاق ِ نیفتاده. یک چیزی که نمی شود گفت واقعاً هست. یک ماهیت پر از فهمیدن و پر از رنج، اما تو خالی از لذت ژرف و زندگی اما تو خالی از رنگ واقعی ... توخالی از وابستگی و نه دلبستگی.

 چشمانش بوی آیینه می دهد. بوی کاوش مداوم زیبایی در عین مرموزی و دست نیافتنی. بوی شکلِ گل نرگس، که آب را تا وقتی خویشتن را باز می تاباند؛ می پرستد. تُن ستایش گر صدایش، عکس های گرفته شده از حتی در و دیوارش، آن خنده های بلند و دندان های سفید و رنگارنگی لباس هایش، همه و همه بوی ستایش می دهند. آنقدر توی هر آیینه ای نگاه کرده و این نگاه ها را ثبت کرده، که تمام آیینه های شهر هم بوی او را می دهند. رد پایی از بازتاب صورتش را دارند. بازتابی که البته دیگران را هم نمی آزارد... 

موهای همیشه شلخته اش بوی ترس می دهد بوی گمگشتگی، صورت سفید و ملیحش بوی تاریکی. بوی بُهت، ژاکت های شل و تمیزش بوی تنهایی مفرط پنهان و خستگی. و چشم هایش که از سمت بیرون متمایل به زمین هستند، بوی استمرار انکار آرزوها، پاهای بلندش بوی بازدارندگی از قدم گذاشتن در جهان ناشناخته ی آدمها و همیشه تنهــا.

 نگاه نافذ و ترسناکش، هوش و حواس ِ همیشه به جایش، اقتدار طلبی و در ادامه اش انزوا طلبی معماگونه اش، توانایی عملاً بی فایده اش در جذب طعمه های به درد نخورش، نخوت عمیق پلک های افتاده اش، بوی ببر می دهند. ببری مقتدر، ارزشمند و اما تنهـــا و منقرض شدنی. 

طرز راه رفتنش، امروز را نفهمیدنش، شیوه ی تجزیه تحلیل کردنش، پشت سر گذاشتن هرچه که از "حالا" گذشته است، برای همیشه ای دست نیافتنی اش، پر کاربردترین فعل های جمله هایش، غرق اقیانوس ِ فردا بودنش، از آنچه خواهد آمدها لذت ِ بی وصف بردنش؛ همه بوی آینده می دهند. او نفس هایش هم بوی آینده می دهد. آینده ای که روی پیشانی اش می درخشد.

من اما انگار بوی سرگشتگی می دهم. سرگشتگی را از بند بند وجودم قیروار می چکم! فرقی نمی کند در چندمین ِ خودم باشم یا در کدام یکی از دالان های زمان، نفس هایم بگذرد؛ این من، این آونگ نوسانگر بین دو قطبی که در دو جهت متضاد می روند؛ این ماهیت معلق در هر اتفاقی در زندگی اش، بین یک دو راهی نفس گیر ایستاده است... بین این یا آن. بین این پرسش همیشگی که کدامشان؟ 

+نوشته شده در  سه شنبه دهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 14:27  توسط الهه  | 

8 خرداد...
ما را در سایت 8 خرداد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dgoddesseo8 بازدید : 110 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت: 10:57