گاهی وقت ها نمی توانی بپرسی
حال ِ خیلی آدم ها را
که دلت می خواهد بپرسی.
حال کسی مثل او، که معادلات خودساخته اش، در خویش غرقش کردند.
یا کسی مثل ِ آن دیگری، که کاخ های پنبه ای اش، به آتش حقیقت سوخت...
یا حال ِ هزاران آدم ِ دیگر.
که ظاهر قصه هایشان شبیه به هم است.
اما هر کدامشان،
کهکشانی اند؛ منحصر به قرنطینه ی خویش
.
.
.
آهنگی که میشه باهاش گریست. شیفته اش شد. و موند و موند ...
https://youtu.be/SzOK5UzuxRQ
برچسب : نویسنده : dgoddesseo8 بازدید : 103